جدول جو
جدول جو

معنی چش براه - جستجوی لغت در جدول جو

چش براه
چشم انتظار
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(چَ / چِ بِ)
نگران و منتظر. (آنندراج) (ناظم الاطباء). آن کس که انتظار ورود سفرکرده ای یا رسیدن خبری را دارد.
- چشم براه بودن، چشم براه داشتن. منتظر بودن. نگران و دلواپس بودن. رجوع به چشم براه داشتن شود
لغت نامه دهخدا
(چَ / چِ بِ)
انتظار. چشم برراهی. نگرانی. دلواپسی. رجوع به چشم برراهی شود
لغت نامه دهخدا
(کَ)
دهی است از دهستان قنوج بخش بمپور شهرستان ایرانشهر، واقع در 122هزارگزی جنوب باختری بمپور و سه هزارگزی جنوب راه مالرو قنوج برمشک. با 100تن سکنه. آب آن از قنات و محصول آن غلات و برنج و ذرت و لبنیات و خرما و شغل اهالی زراعت و گله داری است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
تصویری از چشم براه
تصویر چشم براه
نگران و منتظر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سر براه
تصویر سر براه
مطیع فرمانبردار، جدی وظیفه شناس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چشم براه
تصویر چشم براه
منتظر
فرهنگ واژه فارسی سره
چشم دریده
فرهنگ گویش مازندرانی
از شگردها و چشمه های بازیریسمون بازی که بازی گر با چشمان
فرهنگ گویش مازندرانی
عادت کرده، طمع کرده، در باور عامه کسی که مورد آزار چشم زخم
فرهنگ گویش مازندرانی